یاس کبود...

محفل ادبی مذهبی...شعبه امام رضا(ع)

یاس کبود...

محفل ادبی مذهبی...شعبه امام رضا(ع)

اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك

سخنرانی آیت الله احدی در جمع مداحان..

سفینة الحسین اوسع و اسرع

مسئله سید الشهدا (علیه السلام)و محرم توجه خاص و ویژه اهل بیت (علیهم السلام) است؛ یعنی هر گونه افتخاری که امروز جامعه مبلغین و مداحان دارند مدیون حمایت ها و راهبرد ائمه (علیهم السلام) است. همه ی ما وصل هستیم ، وصل به قول بزرگ که قول اهلبیت است؛ مثلا به عنوان نمونه عرض می کنم امام رضا (علیه السلام) فرمود: «کلنا سفینة النجاة ولکن سفینة الحسین اوسع و اسرع[1]» همه ی ما امامان کشتی نجات بشریتیم، لیکن کشتی امام حسین (علیه السلام)هم وسیع تر است و هم سرعت بیشتر دارد. روایت حدیث مهم نیست، همه می توانند حدیث بگویند، عوام هم در مساجد می تواند حدیث بخوانند، مهم درایت الحدیث است که شهید ثانی در این بخش وارد شده است. کار فقه در مقام استنباط این است که بتواند حدیث را خوب درایت کند، تا فتوا صادر بشود. شما باید هم کلمه اوسع را درایت کنید و هم کلمه اسرع را. چون وسعت دو قسم است؛ یکی وسعت محسوس و دیگر وسعت معقول. وسعت محسوس این است که می گویند این حسینیه ما ده هزار جمعیت دارد، یقینا منظور از اینکه سفینة حسین وسعت دارد وسعت محسوس نیست، چون اگر وسعت محسوس بود امروز یک نفر بی نماز در عالم نمی داشتیم. چنان که قُربی که محضر حسین بن علی (علیه السلام) است قرب محسوسی نیست؛ چون اگر قرب محسوس بود این همه تقرب ها غلط در نمی آمد؛ تقرب غلط منشأش این است که این سینه زن، این مداح، این واعظ تقرب را حس نکرد، نه اینکه چون همه چیز را ما با چشم می بینیم ولی این را با چشم که نمی بینیم قابل حس برایمان نیست. پس توسعه، توسعه معقول است؛ در توسعه معقول دو اصل لازم است تا انسان به آن عقل برسد و به آن معقولیت برسد: اصل اول در توسعه معقول این است که همه ما توسعه را معنوی بدانیم، امر باطنی بدانیم. بلال را می زدند، اما شعار بلال این بود که می گفت : «إنی علی بینة ربی» من یک بینه ای دارم، دلیلی دارم که این دلیل از منشأ خدا صادر شده است. پس معلوم می شود که وسعتی که اینجا است این وسعت محسوس نیست این وسعت معقول است؛ یعنی من با تمام معنا در مقابل قتل عام گناه می ایستم.

 

مراقب تیرهای زهرآلود شیطان در بین هیئات مذهبی باشیم

 می خواهم دین را حاکم کنم نه، می خواهم تمام افکار را در استخدام دین بگیرم ، من می خواهم همه وجود را در استخدام دین بگیرم؛ قدرت را ببینید چه قدرتی است. این ها همه به حق آن شمشیرها، به حق آن نورانیت چهره، بشاشیتی که ایجاد می شده است. اگر بخواهیم مجلس ما سفینه شود، وسعت مجلس ما به حضور کثیر مردم نیست، وسعت مجلس ما به این است که بگوییم تمام آلامی که امروز در جامعه می بینیم را نمی گذاریم به خانواده های مذهبی برسد، نمی گذاریم یکی از آن آلام ها یکی از آن تیرها به خانواده های عاشورایی اصابت کند. روحانی باید اینگونه باشد، عالم باید اینگونه باشد؛ اصلا می دانید که چرا امیرالمومنین(علیه السلام)در دعای کمیل می فرماید: « اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء» مغفرت، از مغفر است. مغفر یعنی کلاه خود؛ یعنی خدایا یک کلاه خود، یک لباس آهنین بده که من بپوشم، تا تیری که شیطان پرتاب می کند به من اصابت نکند، فلذا اللهم اغفر، دفع است نه رفع. یعنی علی(علیه السلام)گناه نکرد که رفع گناه کند، بلکه می خواهد جلوی گناهانی که به طرفش شلیک می شود را بگیرد. من و شما باید در این ده شب عاشورا این شلیک هایی که از طریق ماهواره ها، از طرف بیرون دارد داخل می شود، بر ما لازم است برایش یک کلاه خود قوی بسازیم، بادی کار را به دست مردم بدهیم تا بیمه شوند. اما این خیلی زحمت دارد، این واقعا کشتی بسیار وسیعی می خواهد، در این کشتی باید معرفت باشد، اشک باشد، نماز شب باشد، گناه نباید باشد، عصمت باشد، مجاری فیض الهی در اثر وصل به حق شناخته بشود، آن مجاری که درست فیض اقدس ربوبی است، آن ربوبیت باید مشخص شود.

 

هر شیوه عزاداری صحیح نیست

 آیا مفهوم اوسع بودن این است که از هر مالی آورده شود و خرج شود؟! نه این نیست. آیا مفهوم اوسع بودن این است که از هر نوع عزاداری استفاده شود؟! بعید می دانم. یعنی انقدر اوسع است که ما بتوانیم ولایت را زیر سوال ببریم؟ حوزه علمیه را زیر سوال ببریم؟! خیر. وسعت کشتی به این معنا است که اولا «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم[2]» حسین (علیه السلام)کلمة الله است، کلمة اللهی اولیاست و هو بالافق المبین است، پس باید بشر را به افق مبین دعوت کنیم، نه به گناه و مجاری گناه. بعضی از دوستان می گویند هر شیوه عزاداری که منجر به جمع کردن جمعیت شود اشکالی ندارد؛ نه! نمی شود، اوسع بودن این معنی را نمی دهد.

 

گرفتار تب متبقه نشوید

اگر بخواهیم اوسع بودن را معنا کنیم وسعت را در دو رشته می ینیم: یکی در رشته تفسیر قرآن، یکی در رشته تفسیر اهل بیت . اما در تفسیر قرآن ببینید این وسعت چقدر است؛ «هو الذی بعث فی الامیین رسول منهم یتلوا علیهم آیاته یزکیهم و یعلمه الکتاب و الحکمه[3]» یعنی خار و خاشاک را باید از دلت بردارد و بجای آن درخت پر ثمر بکارد، این وسعت است. هر وقت حالات عبادی را از شما گرفتند تب متقبه است؛ هر وقت حالات معرفتی را از شما گرفتند بیماری متبقه. تب محرقه و تب متبقه در عرفان است. تب محرقه این است که شخصی یک گناهی انجام می دهد و با یک استغفار درست می شود؛ اما تب متبقه این است که شخصی گناهی انجام بدهد که اگر صد سال هم بمیرد برایش می نویسند؛ مثلا زمینی را غصب کرده و بچه هایش خبر ندارند، حال پدر می میرد و این زمین بین بچه ها تقسیم می شود و بعد در این زمین نماز می خوانند، تصرف می کنند، همه اش را به پای پدر می نویسند. کسی بر علیه امامت و ولایت حرکات استنباطی خودش را یاد داد، همچنان برایش می نویسند؛ هم عالم هم مداح باید مواظب باشند که به مشکل تب متبقه دچار نشوند.

 

الگوی رفتاری ما سیرۀ رفتاری سیدالشهدا (علیه السلام) است

اوسعیت در این نیست که هر گونه برنامه بگذاریم، اوسعیت در این نیست که روند ارزشی از یادمان برود، در این نیست که به راحتی در بین مردم اظهار تزهد کنیم، اما در این ده شب محرم یک نماز شب نداشته باشیم، در حالی که زینب کبری (سلام الله علیها) می فرماید: دیدم برادرم این چند شب محرم را به سجده می گذراند؛ چند بار می فرمود: لا الله الا انت سبحانک إنی کنت من الظالمین. حمید بن مسلم می گوید وقتی در قتلگاه افتاد، بی هوش شد، وقتی به هوش آمد دیدم لب هایش تکان می خورد؛ گفتم الان حسین (علیه السلام)نفرین می کند، کربلا ما را می بلعد. رفتم جلو دیدم دارد مناجات می کند. همین فرد می گوید عرفه بود دیدم یک نفر دارد صدا می زند خدا من یک حاجت بیشتر ندارم، اشکهایش جاری است، خانواده اش هم دورش هستند، جلو رفتم دیدم حسین (علیه السلام) است دیدم دارد می گوید: خدایا بین من و آتیش قیامت جدایی بنداز.

 

معنای اسرع بودن کشتی سیدالشهدا

بحث سرعت هم دارای مباحث متعددی است که این سرعت آیا سرعت تکوینی منظور است، سرعت تکنولوژی است یا این سرعت، سرعت آکادمیک است؛خیر این ها نیست؛ این ها برای جهان امروز است؛ حال این چه سرعتی است؟ یقینا این سرعت سرعت ملکوتی است. سرعت ملکوتی یعنی حسین بن علی (علیه السلام) چشم باطن می دهد، عقل گویا می دهد. یعنی حسین بن علی (علیه السلام) تمام سُبل را برایت حل می کند، همه راه ها را باز می کند.

 

 

 



[1]
. بحار الانوار، مجلسی، ج ۲۶، ص ۳۲۲، حدیث ۱۴.

[2]. آل عمران، 64.

[3]. جمعه، 2.